دو علامت بد در بازار
بازار فولاد در روزهای اخیر بیش از آنکه بر مبنای دادههای بنیادین و قطعی حرکت کند بیشتر سراغ حدس و گمانهایی میرود که از پایه و اساس مشخص برخوردار نیست.
در گذشته با توجه به روند افزایشی قیمتها در بازار فیزیکی بورسکالا میشد از جریان کلی در آینده بازار اطلاع یافت ولی در شرایطی که تایید یا عدم تایید معاملات در بورسکالا به ساعات پایانی فعالیتهای معاملاتی موکول شده است این داده هم برای رصد قیمتی رنگ باخته اگرچه تاثیر آن بهجای همان روز، به روز آینده موکول شده است.
گویی مشکل را به یک روز دیگر موکول کردهایم ولی تغییری جدی در این خصوص رخ نداده اما شاهد رشد حجم عرضهها هستیم. بهصورت دقیقتر میتوان گفت که جریان رشد قیمتها در بورسکالا با اهرم تقاضا هنوز ادامه دارد اگرچه با اندکی وقفه درحال خودنمایی است.
رشد قیمت
اینکه معاملات به جای دقایقی بعد از معامله، در ساعات پایانی و حتی بعد از اتمام معاملات در بازار فولاد تایید شود تنها به این معنی است که رشد قیمتهایی که در بورسکالا رقم خورده، فردا در بازار ایفای نقش میکند بنابراین اثر واقعی بر مدیریت بازار ندارد و تنها میتوان گفت که حجم انتقادات را با پاک کردن بخشی از صورت مساله تقلیل میدهد.
گویی قرار است با این اقدام به برخی انتقادات پیشین پاسخ داده شود بنابراین از هماکنون باید انتقادات جدیدی را مطرح کرد که روند پاسخگویی در فاز اجرایی آن مختل نشود.
اینکه قیمتها در بازار فولاد افزایش یابد و نگاهها به معاملات بورسکالا هم این روند صعودی را تقویت کند واقعیتی است که این روزها بازار فولاد با آن دست و پنجه نرم میکند آنهم در شرایطی که اصلا برای اهالی بازار مهم نیست که این معامله خاص در چه ساعتی تایید شود و همین که در زمان دادوستد با برتری جدی تقاضا بر عرضهها روبهرو باشیم و رشد قیمتها را مشاهده کنیم برای اهالی بازار کافی است.
گویی خاصیت تایید یا عدم تایید معاملات در بورسکالا بعد از یکی، دو روز تاخیر در زمان قطعی شدن معامله اثرگذاری خاصی ندارد. این رفتارها اغلب در کوتاهمدت پاسخگو است ولی به مرور زمان اثرگذاری خود را به سرعت از دست میدهد.
این بار نوبت آن است که از یکسو به رخدادهای واقعی در بازار بپردازیم و از سوی دیگر اثرگذاری آنها را بر دورنمای قیمتها با فرض عملکرد بورسکالا مورد بررسی قرار دهیم.
خودنمایی نقدینگی در بازار فولاد
مهمترین واقعیت این روزهای بازار فولاد را باید خودنمایی جدید نقدینگی و تلاش برای خرید محمولهها عنوان کرد آنهم در شرایطی که بخش اعظم تقاضای موجود در بازار را خریدهای انباری به منظور واسطهگری و سفتهبازی تشکیل میدهد.
این رویکرد معاملاتی خطرناک است زیرا ورود به فاز اشباع خرید (خرید یک دارایی بالاتر از قیمت واقعی آن) و رشد موجودی انبارها از یکسو میزان تقاضا را کاهش داده و از سوی دیگر امکان تغییر فاز سریع در بازار را مطرح میکند.
این روند بهزودی محقق خواهد شد یعنی نقدینگی موجود در بازار به قدری به خرید همت میکند تا توان خرید خود را از بین برده و با رشد موجودی انبارها، تمایل به فروش تقویت خواهد شد.
البته در مورد زمان وقوع این شرایط نمیتوان اظهارنظر قاطعی داشت آن هم درحالیکه رشد بهای شمش در بورس و بازار شرط لازم و کافی برای افزایش قیمت میلگرد را فراهم کرده و البته جولان نقدینگی در بازار هم به شتاب رشد قیمتها میافزاید.
شمش فولادی
بهعنوان یک نمونه مشخص بهای هر تن شمش فولادی در بورسکالا به بالای ۳هزار و ۷۰۰ تومان رسیده است که یکی از گرانترین قیمتهایی است که در ماههای اخیر برای این کالا به ثبت رسیده است.
این روند کلی تکانه مهمی برای رشد قیمتها در بازار است آنهم در وضعیتی که قیمت هر تن میلگرد باز هم در بورسکالا ۴ هزار تومان را پشت سر گذاشته است.
همین نرخها نشان میدهد که قیمت مصنوعات فولادی در بورسکالا در زمانی نزدیک به یکماه، چیزی حدود ۱۰ درصد گران شده است. البته اگر روند صعودی قیمتها در بورسکالا به هر دلیل ادامه یابد، احتمال رشد نرخ در بازار داخلی هم منطقی به نظر میرسد.
البته روند افزایش قیمت شمش را باید در دو چهره مختلف مورد ارزیابی قرار داد، یکی بر مبنای زمان دادوستد و دیگری بر مبنای زمان تحویل. هر دو نمودار موجود نشان از رشد قیمتها دارد ولی شتاب رشد نرخ آنها متفاوت است.
بهصورت دقیقتر میتوان گفت که بسیاری از محمولههایی که از هماکنون تا یکهفته آینده زمان تحویل آنها فرا میرسد با قیمتهای تمام شده پایینتری معامله شده و امکان سودآوری بیشتر را برای تولیدکننده فراهم میآورد.
این جریان به این معنی است که بازار از هماکنون…
منبع : دنیای اقتصاد
بازدیدها: 23