نیمی از این افزایش قیمت مربوط به قبل افزایش بنزین و متاثر ازحمایت دولت در آبان ماه است
۹۸/۹/۶
بنا بر رصد روزانه بازار؛ شاخص میانیگن نرخ میلگرد آجدار در بازار داخلی در ابتدای مهرماه سال جاری ۴۱۵۰ تومان/کیلو
با احتساب مالیات ارزش افزوده(+vat) برآورد گردید
و این درحالی است که مقارن با اصلاح دستورالمعل تنظیم بازار فولاد
و ظهور بسته حمایتی دولت از اواخر مهرماه و کم رنگ شدن نظارت ها در خصوص الزامات عرضه های داخلی؛
نرخ بازار داخلی این کالا پیوسته افزایشی بوده و بطوریکه دیده میشود؛
متوسط شاخص نرخ میلگرد آجدار در بازار در روز گذشته ۴۶۶۰ تومان +vat برآورد گردید.
که با این حساب افزایش قیمت متوسط حدود ۵۰۰ تومانی طی دو ماه؛
به خصوص در طول آبان ماه و این ۵ روز اخیر آذر را نشان میدهد .
نکته قابل تامل اینکه تا قبل از تغییر نرخ بنزین و تاثیر پیامد این موضوع در بازار آهن؛
حدود نیمی از این افزایش ۵۰۰ تومانی؛ یعنی حول و حوش کیلوئی ۲۰۰ تومان از این افزایش قیمت مربوط میشود
به طرح حمایتی دولت و ناظر بازار از فولادسازان که پیش تر در اصلاحیه تنطیم بازار با کم کردن سهم عرضه های داخلی فولادسازان اعمال شده است.
شاخص میانگین نرخ بازار میلگرد آجدار بر اساس رصد روزانه قیمتهای داخلی قبل از رخداد افزایش نرخ بنزین در تاریخ ۹۸/۰۸/۲۳ حدود ۴۳۵۵ تومان/کیلو +vat ارزیابی شد که افزایش حدود ۲۰۰ تومانی طی مهر و آبان ماه را نشان میدهد.
مابقی افزایش کیلویی ۳۰۰ تومان مربوط میشود به بعد رخداد تغییر نرخ بنزین و التهابات بازار ارز.
چرخه قابل پیشینی تنظیم بازار داخلی فولاد / گهی به نعل و گهی به میخ
تجربه ثابت کرده که بارها و بارها شاهد یک رفتار یا یک سناریوی تکراری در بازار داخلی فولاد در مواجه با تنظیم بازار بوده‌ایم؛
کلیات این سناریو اینطور تعریف میشود که
۱) فولادسازان بزرگ با طرح و اعلام نارضایتی خود از الزامات دولت در خصوص نرخ پایین فروش داخلی از طریق بورس کالا و سهمیه تخصیص داده شده به آنها و فروش ریالی به بازار داخلی با نرخی پایین تر از بازارهای جهانی؛
تلاش میکنند تا مصوبات تنظیم بازار داخلی فولاد را به نفع خود اصلاح کنند
بطوریکه ضمن کاهش تعهدات انها به بازار داخلی یا کاهش سهم تخصیص داده شده به انها به عنوان تزریق در بازار داخلی؛
بتوانند با مدیریت عرضه‌ها در بورس کالا؛ به نرخ رقابتی مورد انتظار خود در بورس کالا که همان معادل نرخ دلاری فروش در بازارهای جهانی است برسند؛ ابزار فشار انها به منظور مجاب نمودن دولت و اهرم های نظارتی.
ارز حاصل از صادراتی است که در اختیار انهاست؛
۲) دولت از آنجائیکه این روزها بیش از گذشته به این ارز نیاز دارد؛ در نهایت تا حدودی تسلیم خواسته اینها شده
و نظارت بر بازار داخلی را کم‌رنگ و تعهدات آنها به بازار داخلی را کاهش میدهد؛
۳) این کاهش تعهدات و الزامات فولادسازان بزرگ مجددا مقدمات افزایش نرخ داخلی با مهندسی عرضه های داخلی و کم شدن حجم عرضه ها را در پی خواهد داشت
که به مرور زمان موجبات نارضایتی مصرف کننده نهایی را ایجاد میکند
و نهایتا کار به جایی می‌رسد که با بلند شدن صدای اعتراضات مجددا دولت مجبور به اعمال نظارت های بیشتر و افزایش الزامات فولادسازان به بازار داخلی مینماید
که فرجام این کار در نهایت بازگشت ارامش به بازار داخلی و تا حدودی تعدیل قیمت ها خواهد بود؛
۴) از سوی دیگر اما این وضعیت از انجاییکه مورد قبول فولادسازان داخلی نیست مجددا ادامه سناریو به گزینه (۱) ارجاع داده میشود
و این چرخه رفتاری همچنان تکرار و تکرار میشود .
تکلیف سایر عوامل بنیادین اثر گذار بر این بازار از قبیل نرخ ارز؛ قیمتهای جهانی؛ تقاضا و هزینه تولید چه میشود ؟
در پاسخ به این سوال میبایست گفت که قطعا این گزینه ها در شدت رخداد نوسانات متاثر از این چرخه تعریف شده اثر گذار هستند؛
بطور مثال اگر دلار بازار ازاد افزایش قیمت پیدا کند؛ شیب افزایش قیمت داخلی بازار فولاد تتد خواهد شد
ولی در چارچوب سناریوی تعریف شده کاهش نرخ فولاد در مواجه با کاهش ارز معمولا نامحسوس است مگر تحت فشار اهرم‌های نظارتی؛
چراکه توقع فولادسازان نرخ جهانی است در حالیکه نرخ داخلی در بیشتر مواقع پایین‌تر است.
تکلیف تقاضای داخلی هم مشخص است
حجم کلی تقاضای داخلی طی چند سال گذشته نه تنها افزایش نداشته بلکه بنا بر امار رسمی با کاهش هم مواجه بوده است؛
پس با این‌حساب تقاضا مدتی است که در اینگونه بازارسازی ها اثرگذاری خود را از دست داده
و تولید فولاد در بازار داخلی بسیار بالاتر از نیاز داخلی است.
قیمتهای جهانی و هزینه تولید هم در چارچوب این سناریو در خصوص شدت این چرخه اثرگذار است
اما با توجه به هزینه های ریالی تولید و حمایت تمام قد دولت در مواجه با هزینه های ریالی؛
تضمین تامین مواد اولیه و یارانه انرژی جای بحث دارد
بازدیدها: 27
